از شش آذر ورزشمو توی خونه دوباره شروع کردم.پام خیلی بهتره و هنوز باید مراعاتشو کنم. حرکات باشگاه رو سعی می کنم توی خونه شبیه سازی کنم... از سه شنبه ی هفته ی پیش تا این هفته کلا تعطیل کردم چون هوا خیلی الوده بود و دلم نمیخواست به خاطر الرژیم دوباره به مشکل بربخورم.... باید سوال امتحانی برای آخر ترم طرح کنم که از این کار حالم به هم می خوره... مدیر گروه عکاسی زنگ زده بود که کلاس جدید برای ترم دیگه بهم بده، نشد در برم و یک کلاس بهم داد... این ترم که افتضاح بود یا ا.ع.تصا.ب بود یا من مریض بودمو هعی کلاس تعطیل کردم... ورودی جدیدا یک جوره خاصی بودند در عین گیجی حواسشون هست... این هفته هم خیلی خونه ز نرفتم واقعیتش اینه که برای ادامه مسیرم لازمه درست مثل یک ادم معمولی باشه توی زندگیم.
پ.ن: اینقدر بی خود همه چی گرون شد که من اصلا حرفی برای گفتن ندارم.