ریمل سورمه ای

گه گاه نوشت های من

ریمل سورمه ای

گه گاه نوشت های من

به خودت اعتماد کن

فقط اونجا که کسی که داره ازش تست می گیره میگه جواب تستت مخدوش و بسیار کمیابه. ازش می پرسه یعنی چی؟! مگه تست به ما نمی گه ما دقیقا باید چی کار کنیم و اون آدم جواب میده برای تو تست کار نمی کنه تو بااااااااااااااااااااااااااید به خودت اطمینان کنی... باید اطمینان می کرد اونم توی شرایطی که هیچ شناختی از توانمندی هاش نداشت ولی درست تشخیص می داد و منی که این فیلمِ divergent  رو همون سال 2014 دیدم و تا الان به نظرم از بهترینها برای نشون دادنِ وجوهه مختلف روان یک فرد هست تازه دارم امشب مفهوم یک ربع اول فیلم و جمله های قبلی رو که نوشتم میفهمم یعنی دقیقا اتفاقی که برای خودم افتاد. بعد دیدم که یکسان سازی و القا این فکر که همه مثل یک لوح سفید پا به دنیا میزارند از نمودهای حکومتهای د.ی.ک.ت.ا.ت.و.ر.ی هست اما آنچه که در واقعیت هست اینه که هر کدوم از آدمها با توانمندی های خاص به دنیا میان. گرچه که پوست کنون بود ولی الان از خودم راضیم. حتی چندین سال پیش وقتی در مورد ر چهارشونه تصمیم گرفته بود خودمو سرزنش می کردم اما پریشب که خیلی اتفاقی توی یکی از نشست ها عکسشو دیدم متوجه شدم درست ترین تصمیم رو گرفتم. باید به خودم اعتماد کنم حتی اگر اون لحظه ندونم دلیل رفتار و تصمیمم چیه.

پ. ن1: تعطیلات تموم شد و کلاسها شروع شد باید اعتراف کنم این اولین ترمیه که شوق دیدن بچه ها رو دارم.ولی حوصله پوشیدن لباسهای رسمی سر کلاس رو ندارم.

پ.ن2:دیگه باید نوشتن کتاب جدید رو شروع کنم.

پ.ن3:بعد از نمیدونم گذشت چندین سال خوشگوشت و جیگر خوردم اونم با ریحون و نون گرم و از تنور در اومده.چسبید اساسی.

پ.ن4:خودمو جمع وجور کنم یک دکتر انتخاب می کنم و می رم کاریوپرکتیک رو هم برای پام تست میکنم.

در به در به دنبال سرپرست!!!!!!

کتاب هایی که سفارش داده بودم یکی "علم طبخ رساله آشپزی دوره ی قاجار " و  "کارنامه خورش دستور غذاهای نادرمیرزا قاجار" هر دو رسیدند، هر دوشون از روی نسخه های خطی کتابخونه مجلس چاپ شدند و من خوشحالم که کتابهای خطی اینطوری داره به دست ما می رسه ...علم طبخ خیلی کتاب شسته رفته ای هست و دقیقا رسپی غذایی هست، اما کارنامه خورش بیشتر به سفرنامه می مونه و جالبه که نویسنده ی کتاب از شاهزاده های قاجاره که زمانی که توی تبعید بوده نوشتتش که برای من تلنگره که توی هر زمانی می تونم کار مفید انجام بدم حتی اگر در تبعید باشم! علاقم به خوراک و آشپزی منو می بره به سمت دیدن فیلم های مربوط به آشپزی؛ امروزفیلم high heat رو که توی معرفی ها به عنوان فیلم های مربوط به آشپزی هست گذاشته بودند دیدم که هیچ ربطی به آشپزی نداشت و فیلم خیلی معمولی یی بود اما به خاطر شباهت اندام قهرمان زن داستان و حتی رنگ و فرم لباس پوشیدنش به خودم تا آخر دیدمش و صد البته لباسامو پوشیدم و یک ورزش اساسی بعد از دو هفته رخوت کردم که به خودم خیلی چسبید.

بعدا نوشت: فیلم خوب در مورد آشپزی که به اعتقادات دینی هم پیوند میخوره و متناسب این روزهاست فیلم ضیافت بابت   هست. Babette's Feast

پ.ن1:برای هوای تمیز این روزها هزاران بار شاکرم.

پ.ن2:بارون و برف کم اومده بود و تیکه انداختند به ما زنها که حجاب رعایت نکردید اینطوری شد، میگم یک نگاه کنید می بینید که امسال که روسری ها رو که از سرها کندند والا برف و بارون بیشتر شده.یک جای محاسباتتون می لنگه.

پ.ن3:زن؟ سرپرست؟ اجازه برای رفتن به خارج؟ عزیزم شما کاری کردی ما از این شهر به اون شهر تو کشور خودمونم پولمون نمیرسه بریم چه برسه خااااارج.

ازاین روزهای به اصطلاح آزاد...

فیلم کورساژ Corsage رو دیدم، طراحی لباس شخصیت اصلی فیلم عالیه، ترکیب بندیش بینظیره ولی سرگردونی اون زن عجیبه برام خیییییییییییلی عجیب...

در مورد گند کاریهای این چند روز از اون مراسم مثلا سرانِ زنانِ تاثیر گذار که سه تا مرد کلفت نشسته بودن بالای مجلس تا تجاوز به پسران توی تیم فوتبال مشهد که سعی میشه ندید گرفته بشه یا حرف مفتی که میگن نت طبقاتی نداریم اما اسامی هیات علمی ها رو خواسته تا نت آزاد(البته از نظر خودشون آزاد)بدن نگم سنگین رنگین ترم.

پ.ن: ترکیب شکر تیغال با شیر و شکر یا نبات برای سرفه ی خلط دار عالی بود.